اظهارات غیرعقلانی ناصر رزازی خواننده سنندجی درخصوص مسائل دینی فضای چند روز اخیر کردستان را ملتهب نمود و موجب اعتراضات گسترده فعالان دینی، فرهنگی و اجتماعی شد.

 

به گزارش نوای آبیدر ، ناصر رزازی خواننده خارج نشین که دهه هفتم زندگی خود را با زندگی جلبکی در منطقه اقلیم کردستان عراق تجربه می کند این روزها با بهره گیری از فضای مجازی به دنبال تأثیر گذاری بر افکار نوجوانان و جوانانی است.

نوجوانان و جوانانی که دوران انقلاب و فعالیت های ضد مردمی گروهک های ضد انقلاب را درک نکرده اند.

این خواننده کوچه بازاری که نان اپوزسیونی خود را می خورد زندگی پر فراز و نشیبی را پشت سرگذاشته است به طوری که نه دوران نوجوانی اش درسنندج و نه در دوران حزبی اش آوازه خوبی نداشته است و حال هم با عصای پیری با مشاعر خود کشتی گرفته است.

ماجراهای او و اعضای خانواده اش بر سر زبان هم حزبیهایش می باشد. ازدواج مجدد او و داستان های دنباله دارش او را از پوزیشن یک خواننده خارج و در سلک یک خواننده دوره گرد تبدیل نموده است.

هر از چند گاهی رسانه های قومی و جهانی به سراغش رفته و او نیز با افاضاتی خود را در حوزه های مختلف صاحب نظرمعرفی نموده که جای تعجب دارد درحالی که های خواننده های دیگر خارج نشین وجود دارند که با چنین حاشیه هایی بیگانه اند و تنها رزازی است که به یاد ماجراجویی های گذشته اش بی پروا سخن می گوید و همواره درحال چالش آفرینی است.

اگر چه در دهه نود با آهنگی اهانت آمیزمقدسات دینی مسلمانان را مورد حمله قرار داد و عملا به دین و باورهای کردها مستقیما اهانت کرد اما اظهارات اخیر او آنقدر غیر اخلاقی بود که احساسات دینی مردم را عمیقا جریحه دار نمود.

اما سخنی با دغدغه مندان دینی جامعه، غمناک نباید بود از طعن حسود، ای دوست شاید که چو وابینی خیر تو دراین باشد.

سرگذشت بسیاری از کج رفتگان نشان می دهد که گردوی نااهلی آنان هیچ وقت بربام معرفت ماندگار نمانده است و اینکه او میگوید؛ «من دیگر مسلمان نیستم» همان افتادن از بام مردم و غلطیدن در گرداب فراموشی تاریخ خواهد بود هرچند اظهارات او چیزی را عوض نکرده است که مایه نگرانی شود زیرا که او از ابتدا هم با دین میانه ای نداشت که حال با وداع با دین ملالی را به وجود بیاورد و تنها زحمتی که به‌ جامعه می‌دهد فزونی کینه و نفرت و شکاف و بد بینی بین اقشار مردم و رنجش خیل عظیم دینداران و نهایت تحریک برخی لایه های افراطی گری خواهد بود.

مابقی سخنان او هم تقصیر افیون متنوعی است که مرتب تغییر می کند و خروجی آن هزلیات می باشد که ارزش جواب دادن هم ندارد.

جهت استحضار کاک ناصر، استان کردستان به تنهایی قریب ۲۱۰۰ مسجد دارد که بیش از ۳۸۶ باب آن در شهرسنندج زادگاه خودت می باشد که بیانگر جایگاه دین و دیانت در بین کردهاست و هر صبح و شام هزاران نفر در آنجا رو بسوی معبود لایزال نموده و وظیفه اطاعت و تعبد خود را بجای می آورند که سخنان شماتت آمیز شما همه آنان را دل آزرده نموده است و اندک اعتبار هنری خود را نزد این مردم با باد بخارات افیونی هوا نمودید.

شما که زندگی مرفه فعلی خود را مرهون ایران می دانید و بجای قدردانی از ایران بخاطر اجازه فعالیت اقتصادی بستگان جدیدت در مرز باشماق، سخن منقلی نثار جامعه دیندار کردستان نمودید. اگر چه مثل او ( بلا تشبیه به دین ) همانند مثل مگسیست که مدتها در پشت گاوی نشسته بود هنگام ترک گاو در گوش او گفت؛ ببخش چند لحظه ای مزاحمتان بودم و بر روی شما سنگینی نمودم ! گاو با تعجب گفت زمانی که بودید هم احساس وجودت را نداشتم حال که می روید هم بار گرانی از دوش من برنداشته اید بنابراین بجای برافروختگی از سخنان ایشان بهتراست اورا به حال خود رها کرد و منتظر سرگذشت محتوم اوکه همانا مرگ منقلی میباشد ماند.

نویسنده: کاوه هورامی