به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی نوای آبیدر به نقل از «کردتودی»، دوران دفاع مقدس سرمایه بینظیر برای کشور است که نمیتوان آن را محدود به یک تجربه تاریخی خواند.
شهدا گواهان زنده تاریخ دفاع مقدس انقلاب اسلامی ایران هستند، میگویند شهدا زندهاند و نام و یادشان همیشه در تاریخ جاودانه است و یادگاران زندهای هستند که همچون خورشید حیاتبخش بوده و مسیر زندگی ما را مشخص میکنند.
در هر کدام از پیادهراههای شهرهای کردستان گذر کنید هر چندمتری نام شهیدی بر تابلوی نقش بسته است.
شهیدان و ایثارگران سرزمین مجاهدتهای خاموش فصلی از زیستن را رقم زدهاند که در آن تجهیزات، کثرت و لشکر هیچ جایگاهی در ادبیات اعتقادی و سیاسی آنها نداشته و تنها ایمان و اعتقاد راسخ بود که مردان نستوه و زنان را در مبارزه با آرمانها مستحکم و پایدار نگه داشت.
همزمان با هفته دفاع مقدس با فرزند سردار شهید محمود اماناللهی و نوه شهید احد اماناللهی به گفتگو نشستهایم که در ادامه میخوانید.
شهید امان اللهی فرزندی از کوه های سر به فلک کشیده کردستان
موحد اماناللهی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی کردتودی اظهار داشت: پدرم در ۲۵ خرداد سال ۱۳۳۹ در خانواده متدین و کشاورز در روستای جعفرآباد از توابع روستای شهرستان بیجار چشم به جهان گشود.
وی افزود: پدرم اولین فرزند خانوادهاش بود و پدربزرگم شخصی بود که مردم آن ولایت او را به شجاعت و جوانمردی میشناختند، پناهگاه مظلومان بود حتی پاسگاه ژاندارمری آن موقع هم از وی حساب میبرند.
فرزند سردار شهید محمود اماناللهی گفت: پدرم دوران کودکی و فراگیری تحصیلات ابتدایی را در روستای زادگاهش پشت سر نهاد و برای تحصیل علم ناگزیر روستای زادگاه خودش را ترک کرد و دوران راهنمایی را در تکاب و دوران دبیرستان را در سال ۱۳۵۶ در کرمانشاه به پایان رساند.
وی تصریح کرد: پدرم مهرماه سال ۱۳۶۵ به تهران رفت و در دانشکده افسری ارتش ثبتنام نمود و با اشتیاق به آموختن علوم و فنون نظامی را در دانشگاه سپری کرد.
پسر شهید اماناللهی ادامه داد: احد اماناللهی پدربزرگم در درگیری با منافقین در شهر تکاب به فیض عظمای شهادت نائل آمد.
زهرا اماناللهی گفت: پدرم اسوه و بردباری بود کسی که به انقلاب و آرمانهایش وفادار بود و مسیر زندگیاش و شهادتش برای ما یک درس بزرگ بود.
وی خاطرنشان کرد: شروع تجاوز ارتش بعث عراق به مرزهای جنوبی کشور، در روز دوم مهرماه سال ۱۳۵۹، بر اساس تدبیر سرلشکر شهید سید موسی نامنوجی فرمانده دانشکده افسری، پنج گردان شامل ۷۳۱ نفر از دانشجویان از دانشکده افسری بهوسیله ۱۰ فروند هواپیمای ۱۳۰c به فرودگاه اهواز عزیمت و بهسرعت در مناطق جنگی جنوب مستقر شدند.
فرزند شهید امان الهی بیان داشت: طبق تعریف همرزمان پدرم، در پاکسازیها و درگیریها یکی از دانشجویان به نام محمود اماناللهی جلوه کرد و رشادتها و شجاعتهایش از چشم سرهنگ صیاد و فرماندهانش پنهان نماند و به آیندهاش امید بستند.
وی ادامه داد: وقتی که ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ ارتش تا بن دندان مسلح عراق بهسوی ایران تاخت، پدرم و دوستانش اولین گروه از دانشجویان بودند که شهید نامجو آنان را به خرمشهر فرستاد.
وی عنوان کرد: آنان دوشادوش جوانان شهر و پاسداران، مقاومت شگفتانگیزی از خود نشان دادند که تعدادی از آنها پیش از آنکه تانکهای عراقی به خرمشهر برسد، شهید شدند.
فرزند سردار شهید اماناللهی اضافه کرد: در همان ایام پدرم با آیتالله خامنهای (مدظلهالعالی) و شهید دکتر چمران آشنا شد و مورد تشویق آنان قرار گرفت.
ادامه داد: در روزهای مقاومت خرمشهر، پدرم دو بار مجروح شد که بار آخر تن بیهوشش را عراقیها به اسارت بردند.
شهیدی که اماننامه کردها بود
فرزند شهید اماناللهی بیان داشت: پدرم مانند پدربزرگم در قلب مردم کردستان نفوذ داشت و آقای زنجانی یکی از همرزمان پدرم در خاطراتش میگوید: زمانی با محمود به سرکشی خانوادهای بیسرپرست در کردستان رفتیم. بزرگی محمود را آنجا دیدم، پسر جوان خانواده کفشهای محمود را بوسید و بالای طاقچه خانهشان گذاشت از او سؤال کردم: «این چه کاری است میکند؟» گفت: «من جانم را برای این مرد میدهم. اینکه چیزی نیست.» محمود ارجوقرب ویژهای میان اهلتسنن و کردها داشت. در حقیقت محمود اماناللهی، اماننامه کردها شده بود.
وی در خصوص ویژگیهای بارز پدرش اظهارداشت: فرزند شهید بودن، شهادت، جانباز بودن، آزاده بودن و ایثارگری پس از حیات، قاری قرآن، مداح اهلبیت عصمت و طهارت، ناطق و سخنور بسیار توانا هم به زبان ترکی و زبان کردی از ویژگیها و امتیازات برجستهای که شهید محمود اماناللهی را از دیگر اشخاص متمایز ساخت.
فرزند شهید اماناللهی تصریح کرد: دوران دفاع مقدس با نتایج بینظیر آن یک الگوی مدیریتی است که شاید در شرایط فعلی بهترین راه برای استفاده مدیران و مسئولان نظام جهت بازسازی عقبماندگیهای کشور است.
انتهای خبر/
Friday, 18 October , 2024